جدول جو
جدول جو

معنی مشتهر شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مشتهر شدن
پرآوازه شدن، شهره شدن، مشهور شدن، نامورگشتن، نامدار شدن، معروف شدن، به شهرت رسیدن، بنام شدن
متضاد: گمنام شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ کَ دَ)
در شک افتادن و در شبهه درآمدن و درهم و برهم شدن و پوشیده شدن. (ناظم الاطباء). اشتباه شدن. مشتبه گشتن. و رجوع به مشتبه گشتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مبتهج شدن
تصویر مبتهج شدن
شاد گشتن مسرور شدن: به اخلاق و شمایل و افعال یکدیگر مبتهج شوند
فرهنگ لغت هوشیار
بر گزیده شدن آزاد شدن در گزینش آزاد کام شدن اختیار داده شدن مجاز شدن، انتخاب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتری شدن
تصویر مشتری شدن
خریدار شدن خریدار چیزی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتبه شدن
تصویر مشتبه شدن
دشگیر شدن پرت شدن گول خوردن اشتباه شدن غلط شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نیازانیدن آرزومند شدن بسیار مایل شدن: مشتاق شد بدانکه بصورت نوعی باقی بود، عاشق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستقر شدن
تصویر مستقر شدن
مانتین مانیدن جای گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشهور شدن
تصویر مشهور شدن
نامی شدن خنیدگی نامور شدن شهرت یافتن شناخته شدن نامبردار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملتهب شدن
تصویر ملتهب شدن
شعله ورشدن مشتعل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتبه شدن
تصویر مشتبه شدن
((~. شُ دَ))
در شک افتادن، به اشتباه افتادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتهی شدن
تصویر منتهی شدن
انجامیدن، فرجامیدن، به پایان رسیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
استقرار یافتن، قرار گرفتن، جایگزین شدن، ساکن شدن، جا گرفتن، پابرجا شدن، قرارگرفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
يطلق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
Emanate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
émaner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
emanować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
발산하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
پھیلنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
ปล่อยออก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
kutiririka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
להתפשט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
発する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
散发
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
исходить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
memancar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
নির্গত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
प्रसारित होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
emanare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
emanar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
uitstralen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
випромінювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از منتشر شدن
تصویر منتشر شدن
ausströmen
دیکشنری فارسی به آلمانی